این طوفانها هنوز همه چیز را از من نگرفته اند ... هنوز چیزهایی برای من مانده است ... خیال نکن که آن حقیقی ترین هیچ گاه مجال ظهور بر پست ترین وادی را خواهد یافت ... گمان مبر که روزی این چشمهای رهگذر ، این چشمهای جستجوگر قانع ، توان راه یابی به آن گم شده را می یابند ... باران کلام محبت کلامی نیست که این قدر راحت میان کوچه و بازار روان شود ...
باران ! من عزیزترین داراییم را جایی در انتهای قلبم پنهان کرده ام ... جایی که هیچ کلمه ای به آنجا نخواهد رسید ... جایی که هیچ دستی به آن جا راه نخواهد برد ... داراییم را نگاه می دارم و هر چه طوفان ، هر چه باد ، هر چه موج بیاید من چیزی از دست نخواهم داد ... آنچه ماندنی است خواهد ماند . خواهد ماند ...
باران ، تنها لحظات اندکی ، تنها ثانیه های کوتاهی ، به کوتاهی تمامی خوابهایی که دیدم و نیمه رهایم کردند ... کوتاه ... تنها میان چشمهای اندکی ...چیزی از آن اصل روان خواهد شد ... چیزی بی کلام ... سکوتی بی کلام ... در نگاهی کوتاه .. که عابری به عابر دیگر می کرد ... عابری که غریبه بود ... عابری که رفت ... رفت برای آن که رفتن تمام داراییش بود ... برای آن که باید می رفت ... غریب ... غریبه ... مسافر ... مثل : ربوار ... یادت می آید باران آن شب را در آن غروب ، در آن ثانیه ها ، که تو به دنیا آمدی ، که اگر پسر بودی ربوار ... اگر دختر باران !
ربوار : رهگذر غریب ...مسافر غریب .... ربوار ...! ربوار ...! ربوار ...!
" مرا سفر به کجا می برد ؟
کجا نشان قدم نا تمام خواهد ماند ...
کجاست جای رسیدن ...؟"
می گفت از تمامش تنها این را دوست دارم ...که ... که ...
دستانت را بیاور بالا از آن انتهای قلبت داد بزن ... برای تمام روزها ... برای تمام شب ها ... داد بزن ...
داد بزن و بخواه : الهم .... رّد ... کل ... غریب ... رّد کل غریب ...
تلفن زده بود چیزهایی را یادم بیاورد ... مسخره است این چیزهایی که ما در تلفن می گوییم ؟ شاید ... من هم داشتم مسخره اش می کردم ... گفت یادت هست گفته ام چه بنویسی ؟ گفتم خوب . خوب یادم بود ... بعد این همه سال . گفت : تو یادت هست که چه خواستی ؟ گفتی برای تو چه بنویسیم ؟ - هر چند که می دانستیم که او وصی این وصیت نخواهد بود - یادم نبود . چه می خواست باشد خواسته های بچه گانه بچه هایی که امروز فکر می کردند بزرگ شده اند . یادم نبود ... باید امروز چیز خنده داری باشد نوشته های ننوشته سنگی بر گوری که ... یادم نبود ... بگو !
گفت
دانی که مردان مسافر کم شکیبند
هم در زمین هم آسمان ، هر جا غریبند ....
دانی که در غربت سخن ها عاشقانه است
این فصل را با من بخوان باقی فسانه است ...
امروز بهترین چیز واسه ۵۰ درصد مردم ایران را میزارم که حال کنید.....
آموزش ارسال Sms مجانی از طریق یاهو
چگونه با یاهو sms بفرستیم؟
شما می توانید به تعداد نامحدود sms بفرستید و هر موقع که خواستید این کار را انجام دهید.
شما همینطور می تواندی از طریق گوشی خود به yahoo messenger هم پیغام بفرستید و email را به دوستان خود بدهید.
اما چگونه ؟
یک Id به اسم lgeiran به لیست دوستان خود اضافه کنید(در یاهو مسنجر)
هنگامی که به این Id پیغام بفرستید پیغام شما به شماره مورد نظر ارسال می شود.
اول کسی که می خواهید به او sms بفرستید باید مشترک پیام کوتاه باشد.
توجه:در این راهنما ویرگول علامت فاصله می باشد.
در قسمت sms center شماره 009891100510 را وارد نمائید .
در yahoo messenger شناسه lgeiran را فعال نمائید .
به شکل زیر پیغام کوتاه خود را بفرستید
شما ضمنا می توانید از طریق SMS یک EMAIL را ارسال نمائید .
باید قالب زیر را رعایت نمائید :
ابتدا عبارت LGEM سپس آدرس EMAIL مورد نظر را به طور کامل و با یک فاصله وارد نمائید و بعد از EMAIL یک فاصله دیگر گذاشته و متن مورد نظر خود را بنویسید .
خلاصه:
به طور خلاصه برای ارساللsms به کاربر یاهو:
LGEM,legeiran,salam.ma residim.
و سپس به شماره ال جی (543) ارسال نمایید.
به طور خلاصه برای ارسال پیام از طریق یاهو مسنجر به موبایل این صورت:
09********,H.i plz wisit this site
و سپس به شماره ال جی (543) ارسال نمایید.
به طور خلاصه برای ارسال sms به ایمیل به این صورت:
LGEM,info@lge.com, Thanks, Your new servis is amazing.
و به شماره 543 ارسال نمائید .
