_زنه رشتی دو قلو حامله بود و بچه ها داشتن تو شکم
زنه بازی میکردن که یهو یکیشون داد میزنه:
برو کنار بابا اومد
_بچه ی رشتیه به باباش میگه چرا عکس بدون لباس مامانیرو گذاشتی رو صفحه ی کامپیوتر؟
رشتیه میگه هیسسس صداشو در نیار! از اینترنت دانلودش کردم
_یه روز یه ترکه میره با یه تهرونی ای شکار. تهرونیه داشته تفنگشو آماده میکرده که
ترکه میره بالای تپه با دوربینش نگاه کنه
یعدفه ترکه میپرسه:
اگه زنت بهت خیانت کنه چیکار میکنی؟
میگه 1 گلوله میزنم تو دهنش
بعد 1 دونم میزنم تو کیر مرده
ترکه میگه پس بهتره 2 تا گلوله سریعتر حرمشون کنی
_رشتیه زنش میمیمره میره بالا سرقبرش میگه:
خانم جان این اولین شبیه که میدونم کجا خوابیدی
_بچهه از باباش میپرسه مامانا چطوری بچه دار میشن ؟
باباش میگه یه فرشته بچه رو میزاره تو دامن مامانا
بچهه میگه یعنی کردن تأثیر نداره ؟
_به ترکه میگن چرا در خونت نوشتی WC؟
میگه این مخفف welcome هست
10_ روش برای حال گیری
- وقتی از کسی آدرسی رو میپرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین!سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلویی ها زودتر راه بیفتن!
شمعهای کیک تولد دیگران رو فوت کنین!
وقتی کسی در یک جمع جوک تعریف می کنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود
بوتیک چی رو وادار کنین شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاش رو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچکدوم جالب نیست و سریع خارج بشین!
به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین!
در یک جمع ، سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین
همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین!
روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن! این روش برای افرادی که غیر از سادیسم ، رگه هایی از مازوخیسم هم دارن پیشنهاد میشه!
بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین
_قزوینی یه میره خونه یه میلیاردر یه میلیون دزدی میکنه بعد به صاحب خونه زنگ می زنه که: بچه تونو بیارین پولا رو ببرین !!!
_یه ترکه با خدا قهر می کنه وقتی میخواد بره بیرون میگه به امید بعضی ها !
_رئیس دادگاه به متهم گفت: می دانی اگه دروغ بگی چه سرنوشتی داری؟ متهم گفت: بله به جهنم می رم. و اگه راست بگویی چه؟ می رم به زندان !!!
_ترکه میره جلو آینه خودشو میبینه
با خودش میگه خدایا من این یارو رو کجا دیدم؟
بعد از یک ساعت فکر کردن میگه:
آها... حالا یادم اومد هفته پیش تو سلمونی دیدمش
_یکروزیک بسیجی عاشق یک دختری میشود شماره تلفن مسجد رابه او میدهد
_به ترکه میگن انقدر جوک در موردتون ساختن ناراحت نمیشی ترکه میگه نه همش خاطرس
_یه روز یه بسیجی میره مغازه عروسک فروشی به فروشنده میگه ببخسید این خواهر قیمتش چنده
